کتاب شیوه های رهبری استیو جابز

 

 

یک از کتاب های خوبی که در مورد رهبری و موفقیت نوشته شده، کتاب "شیوه های رهبری برای نسل جدید استیو جابز" است که سرگذشت استیو جابز یکی از کارآفرینان خلاق و مبتکر را بیان می کند. جابز با ابداعات و اختراع هایش منجر به تغییر در تکنولوژی و تحول الگوهای رایج اجتماعی شد. کتاب را جی الیوت (معاون اول سابق اپل) نوشته، او آن چنان داستان ها و رویدادهایی که در مسیر رشد اپل اتقاق افتاده را روایت می کند که خواندن آنها لذت بخش شده است. امیدوارم که بتوانید کتاب را تهیه و مطالعه کنید، اگر دوست داشتید می توانم آن را برای مطالعه به شما امانت دهم. در ادامه چند نکته از کتاب را می نویسم، بلکه مفید واقع شود!

سادگی

استیو که همیشه مصمم بود همه چیز تا جای ممکن ساده و دور از پیچیدگی باشد، از داستانی که در مورد اتومبیل فورد از الیویت شنید کلی لذت برد. الیوت داستان را این چنین برای او بیان کرده: در پانزده سالگی ام و به پاداش سخت کوشی ام در مزرعه، یک اتومبیل مدل A قدیمی هدیه گرفتم. باید حسابی روی موتور، ترمزها و بدنه اش کار می کردم چون بیست سال از عمر ساختش گذشته بود. اما آدم های هنری فورد چنان اتومبیلی ساخته بودند که به سادگی و بدون هیچ دفترچه راهنمایی می شد از ماشین سر در آورد. فورد چنان به جزئیات فکر کرده بود که در کارخانه، از الوارهای چوبی بسته بندی قطعات اتومبیل، برای کف ماشین، صندلی ها و تزئینات داخلی انومبیل استفاده می شد! و اگر نیاز به تعویض داشت، نوع و اندازه چوب ها در پشت ماشین حک شده بود، تا بتوان به راحتی آنها را تهیه کرد. این در دوره ای است که تنها رقیب برای اتومبیل، اسب بود و هنوز تعمیرگاهی دایر نشده بود!

 

تعداد ساعات کار، ابزار سنجش

در نظر استیو یکی از ابزارهای سنجش میزان از خودگذشتگی، به ویژه برای مهندسان خبره کامپیوتر گروه مک، تعداد ساعاتی بود که صرف کار می کردند. شانزده ساعت؟ حتی آخر هفته؟ چرا که نه! یکی از مدیران پرتوقع، اما بسیار خلاق و موفق دیزنی که بعدها با استیو همکار شد، این طور تعریف می کند: «اگر شنبه(روز تعطیل) سرکار نیامدی، لازم نیست یکشنبه (دومین روز تعظیل) را بیایی!» یا به عبارت دیگر، کار بی کار!

اگر واقعا ایمان داشته باشی که با کار خود، مسیر صنعت و شاید حتی مسیر تاریخ را تغیر می دهی، آن وقت حاظر می شوی که ساعات بی چانان کار کنی و زندگی خصوصی ات را قدا کنی، تا جزو آن گروه برگزیده و خوشوقت محسوب شوی.

استقبال از ایده های جدید

استیو معتقد است که نمی توان صرفا با تمرکز روی نظر مشتری، به طراحی یک محصول حدید پرداخت. لااقل وقتی که به دنبال خلق یک کالای واقعا اصیل هستید، نمی شود! او جمله ای را از هنری فورد با این مصمون نقل می کند که: « اگر مشتری هایم می پرسیدم که چه می خواهند، می گفتند: یک اسب تندرو تر!»

(هنری فورد، کارآفرین و مخترع آمریکایی هست که در سال 1903 اولین شرکت خودرو سازی را تاسیس کرد.)

 

نیازی به گروه هدف نیست

مشهور است که جابز گفته: «مردم تا وقتی که محصولی را به ایشان نشان ندهی، نمی دانند چه می خواهند!» بنابراین گروه هدف او خودش است! او نمونه محصولات ابداعی اش را به منزل برده و ماه ها امتحانش می کرد.